خوشنویسی یا خطاطی به معنی زیبانویسی یا نوشتن همراه با خلق زیبایی است و فردی که این فرایند توسط او انجام میگیرد خوش نویس نام دارد، بهخصوص زمانی که خوش نویسی حرفه? شخص باشد. گاهی درک خوشنویسی به عنوان یک هنر مشکل است. به نظر میرسد برای درک و لذت بردن از تجربه بصری خوشنویسی باید بدانیم خوشنویس افزون بر نگارش یک متن، سعی داشته اثری هنری با ارزشهای زیبایی شناختی خلق کند.[1] از این رو خوشنویسی با نگارش ساده? مطالب و حتی طراحی حروف و صفحهآرایی متفاوت است. همچنین از آنجایی که این هنر جنبههایی از سنت را در دل خود دارد باید آن را تا حدی ازتایپوگرافی که مبتنی بر ارزشهای گرافیکی مدرن و کارهای چاپی است متمایز کرد.
خوشنویسی تقریباً در تمام فرهنگها به چشم میخورد اما در مشرق زمین و بهویژه در سرزمینهای اسلامی وایران در قله هنرهای بصری واقع است. خوشنویسی اسلامی و بیش از آن خوشنویسی ایرانی تعادلی است حیرتانگیز میان تمامی اجزاء و عناصر تشکیل دهنده? آن. تعادل میان مفید و مورد مصرف بودن از یک سو و پویایی و تغییر شکل یابندگی آن از سوی دیگر؛ تعادل میان قالب و محتوا که با آراستگی و ملایمت تام و تمام میتواند شکل مناسب را برای معانی مختلف فراهم آورد.
اگر در نظر داشته باشیم که خوشنویسی اسلامی و ایرانی براساس قالبها و قواعد و نظامهای بسیار مشخصی شکل میگیرد و هر یک از حروف قلمهای مختلف از نظام شکلی خاص، و تا حدود زیادی غیرقابل تغییر، برخوردارند. آنگاه درمییابیم که ایجاد قلمهای تازه یا شیوههای شخصی خوشنویسان بر مبنای چه ابداع و رعایت حیرتانگیزی پدیدار میشود. در خوشنویسی اندازه هر حرف و نسبت آن با سایر حروف با دقت بسیار بالایی معین شدهاست و هر حرف به صورت یک «مدول» ثابت درمیآید که تخطی از آن بهمنزله نادیده گرفتن توافقی چندصدساله است که همیشه میان خوشنویس و مخاطب برقرار بوده و با رضایت طرفین حاصل میآمدهاست. حتی ترتیب شکل کلمات نیز براساس مبانی مشخصی تعیین میشده که در «رسمالخط» ها و «آدابالمشق» ها از جانب اساتید بزرگ تنظیم و ارائه شدهاست. قرارگیری کلمات نیز- یعنی «کرسی» - هر سطر هر چند نه به صورت کاملاً پیشبینی و تکلیف شده - که ناممکن بودهاست - اما بهشکل «سلیقه مطلوب» زمینه زیبایی شناختی پیشنهادی خاص خود را دارا بودهاست.
خوشنویسی در کشورهای مختلفویرایش
خوشنویسی میفو، متعلق به دودمان سونگدر چین، 10977 میلادی
هرچند خوشنویسی در مشرق زمین اهمیت و توسعه کاملی یافتهاست اما اشکالی از آن را در کلیه فرهنگها میتوان یافت. واژه? خوشنویسی یا Calligraphy از قرن پانزدهم میلادی وارد دایره لغات فرهنگهای لاتینی شد و تنها پس از قرن نوزدهم به عنوان یک اصطلاح شناخته شده مطرح گشت، اما از دیر باز بهویژه در کشورهای خاور دور و کشورهای اسلامی ازجمله ایران، خوشنویسی به عنوان هنری شاخص مطرح بودهاست.
نمونه تمرین خطاطی عبدالرحمن حلمی
او خطاط و کاتب اهل ترکیه (عثمانی) بود و از شاگردان رسیم افندی (محمد راسم) (ایگریکاپی مهمت) به شمار میرفت. عبدالرحمن حلمی خطاط و کاتب مسلطی بود و بیشتر عمر خود را به شاگردی و در مدرسه ایاصوفیه استانبول گذراند.
در اروپا اگرچه از دیرزمان دولت و کلیسا به زیبانویسی توجه نشان میدادند (مانند کتیبههای رومی یا برخی نسخههای خطی انجیل) خوشنویسی در اروپا یک هنر فرعی و وابسته به کتابخانهها و محافل طلاب بود.[2]
خوشنویسی چینی از کیفیت انتزاعی و تصویری خاصی برخوردار است که بیان اندیشه و احساس را ممکن میسازد و از این رو با نقاشی قرابت دارد.[3] در کشورهایی مانند ژاپن و کره نیز تاحدی وضع به همین صورت بود. به طور کلی در خاور دور هنر خوشنویسی هرچند بیشتر نزد کاهنان و متولیان امور مذهبی رواج داشت اما در کنار نقاشی رشد شگرفی کرد.
پیدایش خط فارسی
علت پیدایش الفباویرایش
چون در زبان مصری گاو را اوا میگفتند لذا در ترسیم گاو فقط سر آن را که به صورت الف بود رسم کردند و شتر که در زبان مصری جیمل میگفتند و به شکل هفت لاتین بود رسم کردند و جیم گفتند و همچنین بیت را که خانه باشد یک مربع مستطیل رسم میکردند در مرحله تقطیع فقط یک ضلع آن را رسم کردند و آن را ب نام نهادند و همین طرز تا آخر حروف الفباء و در نتیجه حروفی مستقل و باصدا تحصیل گردید و همگامی که فنیقیها با مصریها ارتباط یافتند این خط را گرفته تکمیل کردند و خط فنیقی بدست آمد؛ و از آن خط خطوط کوفی و یونانی و عبری و امثال آن
علت پیدایش ابزارهای خوشنویسیویرایش
وقتی ترسیم مقاصد تا اندازهای روشن شد بشکل تصویر برخوردند- زیرا برای ترسیم یک مطلب کوچکی مدتها وقت لازم داشت مثلاً حجار باید تخته سنگ را بتراشد و بعد مطلب را روی آن حجاری کند و سپس برای طرف فرستاده شود این بود که به فکر افتادند که بجای حجاری و نقاری ترسیم کنند و برای رفع این نیازمندی باین نکته پی بردند که رنگی بسازند که با آن رنگ حروف را بنویسند بعد از مطالعات زیاد و رنگهای سبز و قرمز و آبی را از عصاره برگهای درختان و بوتهها بدست آوردند و به جای تیشه از چوب قلم تراشیدند و به جای تخته سنگ برگ پاپیروس را مورد استفاده قرار دادند و مکاتبات سر و صورتی پیدا کرد تا به صورت امروزی رسید.
فناوری[1] یا تکنولوژی (به انگلیسی: Technology) دانش - مهارتی است برای ساختن افزار (نرم یا سخت). این دانش-مهارت ممکن است پیچیده یا ساده، شخصی یا شایع، جدید یا قدیمی و... باشد. فن آوری یاتکنولوژی بخشی از فرهنگ است. اطلاق فن آوری به پدیده? بیرونی مجازی است. (مثل اینکه به یک دستگاهرایانه، تکنولوژی اطلاق کنیم)[2] در واقع شگردها و به کاربردن ابزارها، دستگاهها، مادهها و فرایندهای گره گشای دشواریهای انسان است. فناوری فعالیتی انسانی است و از همین رو، از دانش و از مهندسی دیرینه تر میباشد.
به نوع سادهتر فناوری تبدیل علم به عمل است.
تکنولوژی ریشه یونانی دارد و از دو واژه Techne و Logic تشکیل شدهاست. Techne به معنای هنر،مهارت و آن چیزی است که آفریده? دست انسان است و در مقابل Arche به معنای آفریده? خدا است. Logieیا Logic در یونان قدیم به معنی دانش و خِرد به کار رفتهاست. به این ترتیب میتوان گفت کهتکنولوژی به معنای آمیزه? هنر و مهارت با دانش است. میتوان گفت که انسان خردمند در تعامل با طبیعت به قوانین عامآن دست مییابد و با بازآفرینی این قوانین توسط علم و دانش در محیط و شرایط دلخواه کاربردهای مورد نظر خود را ایجاد مینماید.[3]
تعریفویرایش
فناوری استفاده? عملی از دانش و مهارت برای ساختن ابزار ماشین ساختمان وسیله? نقلیه و سایر وسایل مورد نیاز دیگر است در طول تاریخ تعاریف متعددی توسط صاحب نظران در مورد مفهوم تکنولوژی ارائه شدهاست. برخی همچون نژی آن را در معنای ابزاری برای حفظ بقای انسانهای نخستین تعبیر کردهاند و برخی دیگر همچون کلاکستون آن را ابزاری در دست بشر برای تسلط بر محیط دانستهاند. فن آوری، دانش-مهارت تولید افزار (سخت و نرم) است. فناوری (تکنولوژی) شیوه و شگرد ساخت و کاربرد ابزار، دستگاهها، مادهها و فرایندهایی است که گره گشای دشواریهای انسان است. فناوری یک فعالیت انسانی است و از همین رو، هم از دانش و هم از مهندسی دیرینه تر است.
مجموعه? «دانش» قابل دسترس برای ساختن ملزومات و مصنوعات از هر نوع، برای پرداختن به حرفهها و مهارتهای دستی (به استثنای آنجا م کارهای مذهبی، جادویی، نظامی یا آشپزی) و برای استخراج یا جمعآوری انواع مواد (به استثنای موادی که برای خوراک یا برای مراسم مذهبی یا جادویی مورد استفاده قرار میگیرند) دلالت دارد.[4]
در مورد جوامعی که هم اکنون صنعتی اند یا جوامعی که در حال صنعتی شدن هستند این اصطلاح دلالت دارد بر همه یا بخش منظمی از آن مجموعه «دانش» که مربوط است به:اصول علمی و اکتشافاتفرایندهای صنعتی موجود و پیشین، منابع نیرو و مواد، و روشهای انتقال و ارتباط، که تصور میشود به تولید یا بهبود کالالها و خدمات مربوط باشند.مفهوم تکنولوژی به صورت دانشی که به ساختن و بکار بردن ابزار و وسائل مربوط میشود، و دانش استفاده از مواد خام (به استثنای خوراک)«نظام تکنولوژیک» یعنی «ابزار مادی و مجموعهای از دانش» که «در اختیار افراد سهیم در یک اقتصاد قرار دارد».کاربرد صنعتی نتایج علم که کار فن شناسان و مهندسان است و «علم» یا «علم محض» اختصاص داده شدهاست.دلالت دارد بر فعالیت عملی در راه بهبود روشها و وسائل صنعتی قدیمی بدون ارجاع به اصول علمی، یعنی گرایش به «اختراع اشیاء و فرایندهای جدید یا ایجاد بهبود در اشیاء و فرایندهای قدیمی تر.. و شاید اکثر اختراعات فنی و ترقیات بی هیچ نوع کمکی از سوی علم محض صورت گرفتهاست.دلالت دارد بر مجموعهای از دانش و مهارتی که مبشر اختراعات و ترقیات فنی بوده یا بالقوه قابل استفاده? آنها باشد.واژه فناوری اغلب به نوآوریها و نوابزارهایی اشاره دارد که از اصول و فرایندهای تازه یافته? دانشی بهره میگیرند. از این رو مقوله? فناوری ممکن است در بدو مواجهه عجیب جلوه کند. لیکن چنین نیست. حتی نوآوریهای بسیار کهن مانند چرخ هم نمونههایی از فناوری بوده و بهشمار میروند. از مصداقهای فناوری نزد قدما فوت کوزهگری بودهاست.فناوری همان تسلط و تبحر انجام کار است، فناوری توانایی انجام کار در تمامی سطوح و زمینهها است. یعنی طراحی، ساخت، استفاده، تعمیر و نگهداری و تحقیق و توسعه و غیره میباشد.امروزه بسیاری از فناوریها در نتیجه پژوهش به دست میآیند و پژوهشگاههای فناوری زیادی در سراسر جهان بر پا شدهاست. تکنولوژی به معنای اصلی حداکثر استفاده از کمترین امکانات موجود میباشد. در کتاب مبانی و مدیریت فناوری اطلاعات[5] آمدهاست:فناوری به معنی کاربرد منظم معلومات علمی و دیگر آگاهیهای نظامیافته برای انجام وظایف علمی است.فناوری را میتوان کلیه? دانشها، فرایندها، ابزارها، روشها و سیستمهای به کار رفته در ساخت محصولات و ارائه? خدمات تعریف کرد.فناوری کاربرد عملی دانش و ابزاری برای کمک به تلاش انسان است.فناوری نوآورد (cutting-edge) به فناوریای گفته میشود که به تازگی در بازار آمده و قابلیتهای نوین و نوآورانهای ارائه میکند.یونیدو فناوری را کاربرد علوم در صنایع با استفاده از رویهها و مطالعات منظم میداندفرهنگ لاروس، فناوری را مطالعه? ابزارها، شیوهها و روشهای مورد انتظار و مورد استفاده در حوزهها گوناگون صنعت میداند.فناوری مجموعهای از فرایندها، روشها، فنون، ابزار، تجهیزات، ماشینآلات و مهارتهایی است که توسط آنها کالایی ساخته شده یا خدمتی ارائه میگردد.فناوری عبارت است از کاربرد علوم در صنایع با استفاده از رویهها و مطالعات منظم و جهتدار.علام با مطالعه? طبیعت به بررسی رفتارهای طبیعی و فیزیکی پرداخته و به دنبال کشف پدیدهها است و در حالیکه فناوری با بهکارگیری ایدهها و دستاوردهای علمی، خدمات و کالای مورد نیاز بشر را ارائه میکند.فناوری عامل تبدیل منابع طبیعی، سرمایه و نیروی انسانی به کالا و خدمات است که عناصر متشکله یا ارکان آن عبارت است از: سختافزار، انسان افزار یا نیروی انسانی متخصص، فناوری متبلور در اسناد و مدارک یا اطلاعات، سازمانها یا نهادافزار.[5]تکنولوژی یا فناوری به معنای کاربرد منظم معلومات علمی و دیگر آگاهیهای نظام یافته برای انجام وظایف عملی است. به بیان سادهتر، تکنولوژی کاربرد عملی دانش و ابزاری برای کمک به تلاش انسان است و تأثیر بسزایی بر توسعه جوامع بشری دارد.[6][7][8][9][10][11][12][13][14][15][16][17][18][19][20]
تأثیر بر زندگیویرایش
یک پژوهش میدانی در مورد استفاده از نمایشگرهای الکترونیکی نشان میدهد که از هر ده نفر، شش نفر احساس میکنند که روزانه وقتشان را بیش از حد در جلوی این دستگاهها میگذرانند. آنها میگویند میخواهند یک زندگی سادهتر و آهستهتر داشته باشند. این پژوهش همچنین رویکرد فناوری به حیطه فردی، به سنت و جهانیشدن را بررسی کردهاست. سه چهارم افراد شرکتکننده گفتهاند که فکر میکنند جهان با سرعتی بیش از حد برای آنها در حال تغییر است.[21]
خدمات درمانی در ایران و ارزش خدمات بخشهای پزشکی در سال 2002 تقریباً 244میلیارد دلار آمریکا بود؛ و پیش بینی شده بود تا سال 2007 به 31 میلیارد دلار آمریکا افزایش یابد.
ایران با جمعیت تقریباً 70میلیون نفری یکی از کشورهای پرجمعیت خاورمیانهاست. ایران در مواجهه با مشکلات معمول کشورهای از نظر جمعیت شناسی جوان منطقهاست که تاکنون همگام با رشد، درخواستهای زیادی برای خدمات عمومی متنوع داشتهاست.
جمعیت به زودی به سن کافی برای تشکیل خانواده? جدید میرسند که سطح رشد جمعیت و بعد از آن نیاز به زیربنای سلامت عمومی و خدمات را افزایش میدهد.
انتظار میرود تمام هزینههای خدمات درمان از 24?3هزار میلیارد دلار در سال 2008 به 50هزار میلیارد تا سال 2013 افزایش داشته باشند که نشان دهنده افزایش درخواست در خدمات پزشکی میباشد.
کل هزینههای درمانی ایران در سال 2005 برار با 20/4 درصد از تولید ناخالص ملی بود. 733 درصد از ایرانیان تحت پوشش بیمه درمانی میباشند.
سازمان بهداشت جهانی (WHO) در آخرین گزارش خود عملکرد سطح سیستم بهداشتی در ایران را پنجاه و هشتمین سطح بهداشتی و عملکرد کلی سیستم سلامتی در ایران را رتبه 93 را در میان دولتهای جهان اعلام کرد.
وضعیت بهداشتی در ایران نسبت به دو دهه قبل بهبود یافتهاست. ایران به واسطه برپایی شبکه وسیع خدمات بهداشتی اولیه توانست خدمات پیشگیری بهداشت عمومی را عرضه کند، در نتیجه سطح مرگ و میر مادر و کودک به طور قابل توجهی کاهش یافته و جالب اینکه متوسط طول عمر زندگی از زمان تولد افزایش یافتهاست. مرگ و میر نوزادان و کودکان زیر 5 سال در سال 20000 در مقایسه با سال 1970 که از هر 1000 نوزاد 122 نفر و از 1000 کودک زیر 5 سال 191 نفر میمردند، به ترتیب 28?6 و 35?6 از هزار تولد زنده کاهش یافتهاست.
دسترسی به ایمنسازی کودکان در اکثریت جمعیت شهری و روستایی امکانپذیر است.
بخشهای خدمات درمانی
آب و فاضلابویرایش
نوشتارهای اصلی: آب و فاضلاب در ایران و فهرست سدهای ایران
تصفیه فاضلاب یک کمبود قابل توجهاست. برای مثال اکثریت جمعیت تهران تصفیه فاضلاب ندارند، و پسابتصفیه نشده مستقیماً به آبهای زیرزمینی تزریق میشود. افزایش جمعیت بحران آب را تشدید کرده، این آلودگیآبهای زیر زمینی موجب افزایش خطر سلامتی میشود.
جمعیت ایران بالاترین درصد دستیابی به آب آشامیدنیسالم را در خاورمیانه دارد. تخمین زده شدهاست که 92 درصد از جمعیت به آب آشامیدنی سالم دسترسی دارند (نزدیک به 100 درصد در مناطق شهری و 80 درصد در مناطق روستایی در سال 2007).
تغذیهویرایش
نوشتار(های) وابسته: کشاورزی در ایران، آشپزی ایرانی، فهرست کشورها بر پایه درصد جمعیت مبتلا به سوء تغذیه و ورزش در ایران
کشورها بر پایه درصد جمعیت مبتلا به سوء تغذیه، طبق سر شماری سازمان ملل.
طبق سر شماری سازمان ملل درصدی از جمعیت ملی ازسوء تغذیه رنج میبرند. توجه جدی به جایگاه تغذیه در بین مردم ایران از زمان تأسیس آموزشگاه علم تغذیه و غذا بوده که توسط دکتر حبیبالله هدایت در سال 19611 دایر شده بود.[نیازمند منبع]
با وجود این حقیقت که ایران دارای یک اقتصاد وابسته بهکشاورزی میباشد[نیازمند منبع]، درجات بالایی از سوء تغذیه در کشور وجود دارد.
حدوداً یک چهارم کودکان یا گرسنگی کشیدهاند یا فاکتورهای کاهش رشد را به دلیل سطح پایین تغذیه تجربه کردهاند. با این وجود شاخصهای قابلیت توزیع غذا در سطح پایینی است، درصد کودکانی که از سوء تغذیه رنج میبرند در روستاها بیشتر است.
به عنوان یک اندازهگیری سلامت اجتماعی و توزیع غذایی ناکافی با توجه به منابع سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو) 13در صد افراد جوان به عنوان چاقطبقهبندی میشوند.
با توجه به اعلام دولت ایران حدود 60درصد از ایرانیها وزنی بیش از نرمال و 35 درصد از زنان و 15 درصد از مردان از چاقی رنج میبرند.
کمیسیون مواد غذایی کدکس درسال 2002 به عنوان مسئول تنظیم و تعیین استانداردها، کیفیت و قوانین سلامت مرتبط با تولید وتجارت، تولیدات کشاورزی خام و مواد غذایی با توجه به استانداردهای مختلف جهانی تأسیس شد.[نیازمند منبع]
صنایع نوشیدنیهای بدون الکل ارزشی در حدود 20میلیارد دلار در سال دارند. امروزه ایران در حدود 3 میلیارد لیتر انواع مختلف نوشیدنیهای غیر الکلی تولید میکند که نشان دهنده مصرف 46 لیتر در پایتخت میباشد و بیش از 12 درصد تولیداتش را صادر میکند. افزایش آگاهی نسبت به آسیبهای نوشابههای گازدار و تند و درجات بالایدیابت، حرکتی را به سمت مواد غذایی سالمتر ایجاد کردهاست.
اد مرگ
زندگی وضعی است که اندامگان (ا?رگانیسم) را از موجودات نا-زنده یا اندامگان مرده جدا میسازد؛ با دگرگشت (متابولیسم) و زادآوری بازنمود دارد.
سخنان درباره? زندگی ممکن است با موضوعات مرگ، جهان،شادی، غم وغیره مشترک باشد و هریک برپایه? جهانبینی و دیدگاه شخصی است.
برپایه? الفبا: ا - ب، پ - ت، ث - ت، ث - ج، چ - ح، خ - د، ذ -ر، ز، ژ - س، ش - ص، ض - ط، ظ - ع، غ - ف، ق - ک، گ -ل - م - ن - و - ه - ی
برپایه? گونه: ضربالمثل - شعر
روزها میگذرد، زندگی رشد میکند و شاخهها بیرون میزند؛ سرنوشتها در افق گرد میآیند.
~ نجیب محفوظ
جاودانگی بهره? آدمیان نیست. مرگِ هراسانگیز غایت هر زندگی است.
~ از حماسه? گیلگمش، لوح دهم
بگذار تا زندگیات چون رقصی آرام بر گوشههای زمان باشد، همچون قطره شبنمی بر کناره? یک برگ...
1- ضعف ایمان و اعتقاد دینی
علتهایی چون احساس پوچی، یأس و ناامیدی نسبت به آینده و بنبست فکری، بیصبری و امثال اینها، ناشی از ضعف اعتقاد و نداشتن شناخت کافی از خداوند متعال و عدم شناخت جایگاه انسان و فلسفه آفرینش اوست. اگر کسی ایمان عمیق و اعتقاد جازم به خداوند داشته باشد، و بداند که خدا جهان هستی و بخصوص انسان را که اشرف مخلوقات این عالم است، هدفمند و غایتمند آفریده، هیچگاه احساس پوچی و یأس و ناامیدی بر زندگی وی سایه نمیافکند. و اگر به قدرت مطلقه خداوند باور داشته باشد و بداند که همه چیز در برابر قدرت او ناتوان و هیچ است، در هنگام بروز مشکلات به خدا تکیه میکند، و با توکل به خداوند و دعا به درگاه باری تعالی و با یاد و نام او که آرامبخش دلهاست، میتواند مشکلات را یکی پس از دیگری پشت سر بگذارد و موجبات آرامش روحی و قوت قلب و عزت نفس را فراهم سازد. باید توجه داشت که انسان واقعا عاجز از دانستن فلسفه پیش آمدها و ناملایمات زندگی است؛ چرا که علم انسان در برابر این کارها خیلی ناچیز و کم است خیلی از کارها به نظر انسان خوب است و از آنها احساس خوشحالی میکند، ولی نمیداند که آن اعمال به ضرر اوست، یا بالعکس، از برخی چیزها ناراحت و غمگین میشود و احساس بدی نسبت به آنها دارد و آن را شر و بدبختی میداند، در حالی که ممکن است همانها خیر و صلاحش باشند. طبق بیان امام امیرالمؤمنین علیهالسلام خداوند کارها را مطابق مقتضای مصالح جاری میکند، نه بر طبق میل و رضایت انسان.
2- ضعف معنویت و اخلاق دینی
بسیاری از عوامل خودکشی مانند: حسادت، کینهتوزی، لجاجت، خشم و غضب، خیانت، غرور، زنا، شرابخواری، قماربازی، حب مقام، انتقام جویی، بارداری نامشروع، ازدواجهای اجباری و امثال اینها ناشی از ضعف معنویت و رعایت نکردن مسائل اخلاقی و دینی است. در فرهنگ اسلامی طبق بیان آیات و روایات تمام اعمال انسان بخصوص گناهان کبیره دارای آثار و پیامدهایی است، و به اصطلاح اثر وضعی دارد، به همین جهت در اسلام از انجام گناه و کارهای خلاف اخلاق به شدت نهی شده است.
3- توجه بیش از حد به خواستههای حیوانی
شهوت رانی افراطی و عشقبازی نامشروع، عشق به مال و ثروت (دنیاطلبی و دنیادوستی) و... خواستههای حیوانی هستند و از عوامل خودکشی میباشند.
4- عوارض طبیعی
مانند جنون و اختلالات روانی، ترس از کیفر، بیماریهای صعب العلاج، نقیصههایی در ساختمان جمجمه، ضایعات قلبی و کبدی، صرع و... .
آثار و عواقب خودکشی
خودکشی همانند ناهنجاریهای دیگر جامعه، دارای عواقب و پیامدهای سخت فردی و اجتماعی است. کسانی که خودکشی میکنند، اگر عمل آنها باعث مرگشان شود، هرچند ممکن است ظاهرا از رنج و درد و مشکلات دنیا آزاد شوند، امّا بنا به اعتقادات دینی به عذابهای سخت و دردناک گرفتار میگردند؛ و از زمره کسانی میشوند که بطور دائم در آتش بسیار سخت جهنم میسوزند. علاوه بر روایات گذشته در بحث حرمت خودکشی، روایات فراوان دیگری نیز درباره آثار شوم این عمل وارد شده است که در این بخش به برخی از آنها اشاره میکنیم:
رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمود: «مَنْ قَتَلَ نَفْسَهُ بِحَدیدَةٍ فَحَدیدَته فی یَده یُجاءُ بِها فی بَطْنِه فی نارِ جَهَنَّمَ
خالِدا فیها مُخَلّدا أبدا، ومَنْ شَرِبَ سَمّا وَقَتَلَ نَفْسَهُ، فَسَمُّهُ فی یَدِهِ یَتَحَسّاهُ فی نارِ جَهَنَّمَ خالِدا فیها أبَدا، وَمَنَ
تَرَدّی مِنْ جَبَلٍ، فَقَتَلَ نَفْسَهُ فهو یَتردّی فی نار جهنّم خالدا فیها مُخلّدا أبَدا».کسی که بوسیله آهن خودکشی کند
پس آهن پاره بدست که (قسمتی از آن) به شکمش فرو رفته آورده میشود، و وارد آتش جهنم میگردد. ودر آن بطور أبد و همیشگی خواهد سوخت، و کسی که با خوردن سمّ خودکشی کند، پس سمّ در دست به آتش جهنم انداخته میشود و در آن بطور دائم خواهد سوخت، و کسی که خود را با پرت کردن از کوه به قتل برساند، پس به آتش جهنم پرت میشود و در آن تا أبد خواهد ماند.
پیامبر اکرم" صلیاللهعلیه وآله" در روایت دیگری میفرماید: «مَنْ قَتَلَ نَفْسَهُ بِسَمٍّ، عُذِّبَ بِهِ». کسی که با خوردن سم خودکشی کند، با همان سمّ معذّب خواهد شد.
و نیز میفرماید: «مَنْ قَتَلَ نَفْسَهُ بِشَیءٍ أو ذبِحَ، ذَبَحَهُ اللّهُ بِهِ فی نارِ جَهَنَّمَ».کسی که با چیزی یا ذبح خود، خودکشی کند، خداوند بوسیله همان چیز او را در آتش جهنم ذبح خواهد کرد.
منابع:
1- ستوده، هدایتالله(1379)؛ آسیبشناسی اجتماعی -جامعهشناسی انحرافات، تهران، آوای نور، چاپ ششم.
2- شریعتی رودسری،مصطفی(1380)؛شناخت ودرمان اختلالات رفتاری کودکان ونوجوانان،تهران،چاپ اول،جلددوم،نشرعابد.
3- مهدی کینیا ؛ روانشناسی جنایی ، انتشارات رشد.
4- علامه طباطبایی ؛المیزان فی تفسیر القرآن، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات.
5- آیت اللّه مکارم شیرازی و دیگران؛ تفسیر نممونه.
6- وسائل الشیعه، حر عاملی، م